خشوع و مراقبت در نماز از منظر قرآن کريم

 





 
نويسنده: کتاب نماز از ديدگاه قرآن و عترت
در سوره ي مؤمنون آيه 1و2 مي خوانيم:
قد افلح المؤمنون- الذين هم في صلاتهم خاشعون.
«مؤمنان رستگار شدند- آنها که در نماز، خشوع دارند».
و در آيه 9 همين سوره مي خوانيم:
و الذين هم علي صلواتهم يحافظون
«و آنها که از نمازهاي خود، مراقبت مي کنند».

شرح کوتاه:

در دو آيه فوق، به ذکر دو ويژگي مؤمنان رستگار پرداخته، مي فرمايد: «آنها در نماز خاشع و مراقب هستند».
واژه ي «خاشع» در اصل از خشوع، به معني فروتني و حالت تواضع و ادب روحي و جسمي در برابر شخص بزرگ است.
خشوع در نماز، همان حضور قلب و تواضع روحي خاصي است که آثارش در جسم، آشکار مي گردد و به معني فرورفتن در کانال هدف نماز و عبوديت است به طوري که گاه، انسان را از همه جا بي خبر مي سازد و در ذات پاک خدا، فاني مي کند، همانند پر کاهي در ميان امواج اقيانوس قرار گرفته، و خود را در برابر عظمت آن، هيچ مي پندارد، و بطور کلي خشوع در نماز، روح نماز و توجه خاص دروني است که بر تمام اعضاء اثر مي گذارد.
اما در مورد «مراقبت بر نمازها» که در آيه 9 سوره ي مؤمنون آمده، منظور اين است که مؤمنان به مسأله ي آداب و شرائط نماز از نظر وقت و زمان و مکان و تعداد، توجه دارند، و به همه ي جهات مراقبند تا نماز را با شرائط صحت و کمال بجا آورند، نه تنها در مورد يک نماز، بلکه در مورد همه ي نمازها اين مراقبت دقيق را دارند (چنانکه تعبير به «صلواتهم» (با صيغه ي جمع) حاکي از اين مطلب است.)
به هر حال پيام اين دو ويژگي نماز، که در بالا ذکر شد آن است که: «هرگاه نماز با همه ي آداب ظاهري و باطنيش انجام گيرد، عامل مطمئني براي همه ي خوبي ها و نيکي ها، و عامل بازدارنده اي در برابر همه زشتي ها خواهد بود، و وسيله ي بيداري و رشد روح و جان و بيمه کننده ي انسان در برابر گناهان است.
در حالات امام سجاد (عليه السلام) مي نويسند: هرگاه وقت نماز مي رسيد، آن چنان مراقب آن بود و در برابرش خشوع داشت که: مي لرزيد رنگش زرد مي شد، و اعضايش مانند شاخه هاي درخت خرما، تکان مي خورد، و هنگامي که مشغول نماز مي شد، رنگش دگرگون مي گرديد و همانند بنده ي ذليل در پيشگاه مولاي جليل، مي ايستاد، و از خوف خدا، لرزه بر اندام مي شد، و مانند شخص وداع کننده (که اطمينان به بقاي زندگي خود ندارد) نماز مي خواند، و وقتي به سجده مي فت، سر از سجده برنمي داشت، تا قطرات عرق از صورتش روان مي گشت، هنگامي که در سوره ي حمد به جمله ي مالک يوم الدين مي رسيد، به قدري آن را تکرار مي کرد که نزديک بود از دنيا برود، و مي فرمود: چون قرآن با من است، هيچ وحشتي به سراغم نمي آيد.
کوتاه سخن آنکه: نماز آن حضرت از نظر کميّت و کيفيّت، آن چنان فوق العاده و پررنج بود، که دل فاطمه دختر علي عليه السلام به حال او سوخت، نزد جابربن عبدالله انصاري آمده و تقاضا کرد که به امام سجاد (عليه السلام) بگويد: «براي حفظ و بقاي جان خود از آن همه عبادت خود بکاهد»، جابر به حضور آن حضرت رفت، او را در محراب عبادت يافت، از او تقاضا کرد که به خود رحم کند، و مقداري از عبادات خود بکاهد.
امام سجاد (عليه السلام) به او فرمود: « من همواره از روش پدرانم اقتدا مي کنم، تا بديدار آنها نائل گردم.»
روايت شده: امام سجاد (عليه السلام) هنگامي که مشغول نماز مي شد، آن چنان در عبادت نماز فرو مي رفت که به هيچ چيز از اطراف خود متوجه نمي شد، و حتي اگر فريادي مي زدند، متوجه نمي گرديد، يکي از شب ها يکي از فرزندان خردسال آن حضرت به زمين افتاد و دستش شکست، اهل خانه فرياد زدند و همسايگان جمع شده و شکسته بند آوردند و دست آن کودک را بستند، و او از شدّت درد فرياد مي کشيد، در عين حال آن حضرت آن فرياد را نشنيد.
وقتي که صبح شد، ديد دست کودک به گردنش بسته است، علت آن را پرسيد، ماجرا را براي او شرح دادند.(1)
جالب اينکه در آيه 45 بقره مي خوانيم:
و انها لکبيره الا علي الخاشعين.
« و همانا نماز، عبادت سنگين و بزرگ است مگر براي خاشعان».
يعني براي آنان که بنده ي فروتن و متواضع هستند، و در برابر مقام عظمت الهي، ادب روحي و جسمي دارند، نماز خواندن کامل، آسان است، و به خاطر همان تواضع، به اقامه ي نماز، موفق مي شوند، و سختي هاي آن را به آساني تحمل مي کنند، چرا که تواضع موجب عشق است و عشق، کارها را آسان مي کند ،و به طور کلي آن کس که در برابر چيزي، قلباً متواضع شد، حود را آماده ي پذيرش آن مي کند، و همين آمادگي، کار دشوار را براي او آسان مي گرداند.
بنابراين، آنانکه در برابر (اين فرمان الهي) خشوع دارند، هر گونه اشتغالات، آنها را از نماز باز نمي دارد، بلکه در گرماگرم اشتغالات، يا مثلاً در هنگام خواب شيرين صبح، در وقت نماز، به سوي نماز مي شتابند، چنانکه امام علي عليه السلام و امام حسين عليه السلام در گرماگرم مرارت و سختي جنگ، هنگام نماز، جنگ را رها کرده و در همان صحنه ي جنگ در برابر رگبار تير دشمن، نماز خواندند.
آري! نماز براي گردنکشان، دشوار است، ولي براي افراد متواضع آسان مي باشد.
منبع: محمد محمدي اشتهاردي